دوستان عزیز و نگران من !
--------------------------------------------------------------
نمی دانم ! شاید زبان نوشتاری من این است که همه نوشته هایم بوی تنهایی و تجربه های شخصی می دهند . اما واقعیت این است که برخی از این نوشته ها اصلا برگرفته از زندگی و تجربه های شخصی من نیست از جمله همین داستان مینی مال "جالباسی ". همه ایده هستند که در ذهن شکل می گیرند و براساس تجربه ها و دانسته هایم از زندگی خودم و انسانهای دیگر پرورش می یابند. من با وجود آن که تنهایی را دوست دارم و معتقدم همه انسانها به آن نیازمندند اما اصلا تنها نیستم و به اندازه موهای سرم دوستان خوب و صمیمی دارم که گاه همه وقتم را می گیرند! اینها را نوشتم بیشتر به خاطر دوستانی که مرتب برام کامنت خصوصی و عمومی می گذارند و نگران حالم هستند یا از نوشته هایم حس کنجکاویشان تحریک شده...